از بحران تا پیروزی: روایتی واقعی از نجات یک بلک‌فرایدی در آستانه سقوط
تا همین پارسال، روزهای تخفیف بزرگ برای این فروشگاه یعنی استرس، قطعی، نارضایتی.
اما حالا، با یک تصمیم درست و ساختار جدید، بلک فرایدی تبدیل شده به پُرفروش‌ترین و پُرانرژی‌ترین روز سالشون.
این، داستانِ تغییر مسیریه که با یارا شروع شد.
"در این روایت، برای حفظ محرمانگی، نام برند تغییر یافته است. اما تجربه، دقیقاً همان‌قدر واقعی و تأثیرگذار است."
از این‌جا شروع شد...
اواسط سال ۱۴۰۱، شرایط برای این فروشگاه آنلاین خیلی پیچیده شده بود.
بلک فرایدی که قرار بود شلوغ‌ترین و پُرفروش‌ترین روز سالشون باشه، عملاً به نقطه‌ی بحرانی و تکراری تبدیل شده بود. هر سال، همون سناریو تکرار می‌شد:
🔻 کمپین‌ها فعال می‌شدن 🔻 ترافیک بالا می‌رفت 🔻 سایت می‌خوابید...
و باهاش، امید تیم هم کم‌رنگ‌تر می‌شد.
هزینه‌های تبلیغات از بین می‌رفت، مشتری‌ها ناراضی بودن، و تیم مدیریتی دیگه واقعاً نمی‌دونست باید چه کار کنه.
حتی صحبت از تعطیل کردن کل فروشگاه آنلاین هم مطرح شده بود.
اما درست در همین نقطه، یه تصمیم سخت اما مهم گرفته شد:
برای آخرین بار، یک شانس دیگه امتحان کنیم.
چالش‌هایی که فقط فنی نبودن و یکی یکی روی سر تیم فرود می اومدن...
مشکل اصلی، قطعی سایت نبود — از بین رفتن اعتماد بود.
وقتی کمپین بالا میاد، سایت پایین می‌ره
تصور کن: یک بلاگر با ۱.۵ میلیون فالوئر، استوری تبلیغاتی منتشر می‌کنه، هزاران کاربر در کمتر از چند دقیقه روی لینک کلیک می‌کنن، و پاسخ سایت چیه؟
Error 502 – Service Unavailable
نه فقط فروش از دست می‌ره، بلکه برند در ذهن هزاران مخاطب آسیب می‌بینه.
ERP؟ بیشتر شبیه مانع رشد
سیستمی که باید ستون عملیات باشه، با طراحی نا‌بهینه و Queryهای سنگین، حتی در حالت عادی هم قابل اتکا نیست — چه برسه به بلک فرایدی.
نقل قول واقعی از تیم: «کمپین که شروع شد، سمت داشبورد نرو... یه گزارش ساده هم می‌تونه سایت رو بخوابونه!»
وقتی اعتماد از بین بره، تصمیم‌گیری هم قفل می‌شه
وقتی تیم به ابزارش اعتماد نداره، نمی‌تونه درست تصمیم بگیره. وقتی تصمیم‌گیری فلج بشه، کل سازمان تو نقطه‌ی توقف می‌مونه.
تا اینکه
🤝 نقطه شروع: یک شانس آخر
مدیرعامل مجموعه با ما تماس گرفت و گفت:
«ما احتمالاً تا یک ماه آینده این سایت رو می‌بندیم. اما می‌خوایم فقط یک بار دیگه تلاش کنیم. می‌تونین کمک‌مون کنین؟»
پاسخ ما مشخص بود: بله. اما باید مسیر رو از ریشه تغییر بدیم.
وقتی پیشنهاد مهاجرت به ERP جدید مطرح شد، بیشتر از اینکه چالش فنی باشه، یک شوک انسانی بود.
سیستمی که تیم‌ها بهش عادت کرده بودن—even اگر ناکارآمد بود—قرار بود حذف بشه. در آستانه‌ی بلک فرایدی، این تصمیم برای خیلی‌ها به‌شدت نگران‌کننده بود. اما ما فقط یک سیستم جدید نیاوردیم. ما با برنامه، آموزش، و حضور مداوم، کم‌کم اون اعتماد از دست‌رفته رو برگردوندیم — قدم‌به‌قدم، کنار تیم مشتری راهکارهای زیر رو ارايه دادیم.
تحلیل ERP قبلی
شناسایی دقیق گلوگاه‌ها، رفتار دیتابیس، و نقاط ضعف ماژول‌های فعلی.
طراحی ساختار جدید
بازطراحی ماژول‌های فروش، انبار و سفارش‌گیری براساس واقعیت عملیاتی تیم.
توسعه اختصاصی
نوشتن منطق‌های خاص برای سفارش‌گیری، دسترسی و پردازش داده‌ها.
انتقال داده بدون مستند
استخراج داده با Crawler اختصاصی از سیستم قبلی، بدون از دست رفتن اطلاعات.
معماری زیرساخت
۳ سرور قدرتمند، Load Balancer، Clustering و پورت 10G برای تضمین پایداری.
آموزش و پشتیبانی
آموزش عملی، حضور دائم، و همراهی کامل تا لحظه اجرای نهایی کمپین.
و بالاخره اولین کمپین بدون قطعی؛ شروع دوباره اعتماد
۲۷ آبان ۱۴۰۱، بلک فرایدی شروع شد — اما این بار با یه تفاوت بزرگ.
سایت بالا موند، تیم آروم بود، و تمرکز کامل رفت روی فروش و رشد.
ترسی که هر سال تکرار می‌شد، برای همیشه از بین رفت.
مشاوره رایگاننقلقولهایی که برای همیشه در ذهن‌ما باقی موند.
تیم شما نه فقط یکسری خدمات، بلکه یک امید و انگیزه جدیدی رو در ما شکل داد که دوباره با تمام تلاش بجنگیم برای رشد این مجموعه.
تنها حسرت من اینه که چرا ۳ سال زودتر شمارو پیدا نکردیم، اگر اینطور بود تا الان احتمالا یکی از بزرگترین آنلاین شاپ های ایران بودیم
هر روز اعضای هیئت مدیره با لبخند به من زنگ می‌زنن و فقط دارند از تیم شما تشکر می‌کنن
چرا این تجربه فرق داشت؟؟
چون نشون داد تحول دیجیتال فقط به ابزار و سیستم ربط نداره.
موضوع اصلی، جرأت تصمیم‌گیریه — بازسازی اعتمادی که از بین رفته، و کنار زدن ترس‌هایی که همیشه سد راه بودن. ما فقط یه سیستم جدید نیاوردیم؛
ما امیدی رو که تقریباً از بین رفته بود، دوباره زنده کردیم.
🔚 پایان؟ نه... شروع یک مسیر تازه
از همون روز، مسیر رشد این فروشگاه کاملاً عوض شد.
دیگه بلک فرایدی براشون مساوی با استرس و قطعی نبود —
بلکه فرصتی شد برای تمرکز روی رشد، نه مقابله با بحران.
حالا به‌جای ترس از سیستم، دارن برای آینده‌ای برنامه می‌ریزن که توش هیچ سقفی برای پیشرفت وجود نداره.